Thursday, March 14, 2013

واژه‌شناسی: مرده ریگ

پنج‌شنبه ۲۴/اسفند/۱۳۹۱ - ۱۴/مارچ/۲۰۱۳

واژه‌ی «مُرده ریگ» - که صورت‌های دیگر آن «مُرده ری» و «مُردَریگ» و «مُردَری» است – به معنای «بازمانده از مُرده» است. امروزه بیشتر وام‌واژه‌های عربی «ارث»، «ارثیه»، و «میراث» به جای آن به کار می‌روند. به نظر می‌رسد که عبارت عربی «ماتَرَک» به معنای «آنچه تَرک شده یا رها شده» ترجمه‌ی این ترکیب پارسی باشد.

از خراج ار جمع آری زَر چو ریگ ------------------- آخر آن از تو بمانده مرده ریگ (مولوی)

بمُرد و جهان مُرده ری ماند از اوی -------------- شد آن گنج با شاهی و رنگ و بوی (فردوسی)
«مُرده ریگ» از دو بخش ساخته شده است: «مُرده» + «ریگ». بخش دوم در اصل «رَیک» (raik) است که در پارسی باستان رَئک (raek) و در پوروا-هندواروپایی *linkw- و *leikw- بوده است به معنای «رها کردن و رفتن». فعل «گریختن» (و نام و مصدر «گریز») هم از همین ریشه است که در پارسی میانه (پهلوی) به صورت «ویریختن» (virextan) از «وی-رئیک» (vi-raik) بوده است. روشن است که این «ریگ» به معنای «رها شده» ربطی به «ریگ» دیگر به معنای «شن» و سنگ ریزه ندارد.

در دوره‌های بعدی، «مرده ریگ» یا «مرده ری» بار معنایی منفی یافته و به معنای «بی‌صاحب، وامانده، منفور» به کار رفته است.
به خدمت آمدم دی بامدادان --------------- نبودی در وثاق مرده ریگت (کمال اسماعیل)

تیر قهر خویش بر پرش زنم ------------------- پر و بال مرده ریگش بشکنم (مولوی)

به خدا ترا در مدرسه اندازم تا آن علم مرده ریگ ایشان بیاموزی. (عبید زاکانی)
هم چنین معنای «پست» هم یافته است:
ذکر موسی بهر روپوش است لیک -------------------- نور موسی نقد تُست ای مرده ریگ (مولوی)
از ریشه‌‌ی پوروا-هندواروپایی *linkw- و *leikw- در زبان سانسکریت renknas به معنای «دارایی و مُرده‌ریگ» و فعل rinakti به معنای «رها می‌کند» وجود دارد. از این ریشه در زبان لاتین فعل linquere به معنای «ترک کردن» وجود دارد که در زبان انگلیسی امروزی از آن فعل relinquish به همان معنا به کار می‌رود. هم چنین واژه‌ی relic به معنای «اندام یا هر چیز یادگار و بازمانده از قدیسان» که در زبان انگلیسی (و بیشتر برای کاتولیکان) کاربرد دارد از همین ریشه‌ی لاتین است.

در زبان‌های ژرمنیک هم *laikhwniz از همان ریشه‌ی پوروا-هندواروپایی ساخته شده که در زبان انگلیسی دو فعل lend (وام دادن) و loan (وام گرفتن) از آن ساخته شده‌اند.

1 نظر:

امیر قربانزاده said...

در کتاب "مادگان هزار دادستان" که در زمان ساسانیان نوشته شده، واژه «بَرماند» برای ارثیه و میراث بکار رفته است.